tafresh news مرکز اصلی خبر رسانی از تفرش
| ||
|
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک عبدالعظیم قریب، فرزند میرزا علی سررشتهدار در مرداد ۱۲۵۸ خورشیدی (رمضان ۱۲۹۶) در قریهٔ گرکان تفرش، از توابع آشتیان متولد شد. مقدمات زبان فارسی و عربی را در زادگاه خود آموخت. در نوجوانی در سال ۱۳۱۱ ه.ق به تهران آمد و نزد اساتید بزرگ آن روزگار به تحصیل و فراگیری زبان و ادبیات عرب، علم اصول، هیئت و نجوم پرداخت. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:12 ] [ alireza parsa ] به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک وی از سلسله سادات تفرش و از شاگردان مقدس اردبیلی و مورد وثوق کامل ایشان بوده به حدی که مقدس اردبیلی به شاگردان خود گوشزد میکنند که پس از من برای حل مشکلات علمی خود در شرعیات به میرعلام تفرشی و در عقلیات به میر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی رجوع کنید در حال حاضر هم تمام علمای اعلام و فقهای عظام به قدر و منزلت علمی و مذهبی میر علام واقف میباشند . قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه فراگیری علوم دینی را از دوران کودکی آغاز کرد. پس از گذراندن دروس مقدماتی، به نزدمقدس اردبیلی رفت و علوم نقلی و فقه را از او فرا گرفت. پس از مدتی، به تحصیل علوم عقلیات مشغول گردید. وی در زهد و تقوا به درجهای رسید که تمام علمای اعلام و فقهای عظام به قدر و منزلت علمی و مذهبی میر فضل الله واقف میباشند . ایشان مورد وثوق کامل مقدس اردبیلی بوده به حدی که به شاگردان خود گوشزد میکنند که پس از من برای حل مشکلات علمی خود در شرعیات به میرعلام تفرشی و در عقلیات به میر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی رجوع کنید میرفیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی در نجف درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد.زمان فوت آن به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه میرسد. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:11 ] [ alireza parsa ] خبرگزاری فارس: آیین بزرگداشت پروفسور محمود حسابی پنجشنبه، 16 شهریور ماه برگزار میشود. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از بنیاد پروفسور سید محمود حسابی، بزرگداشت این دانشمند بزرگ ایرانی در دو بخش و ابتدا در منزل وی در شهر تهران (از ساعت 8 تا 10) و سپس در شهر تفرش و بر سر مزار این دانشمند ایرانی (از ساعت 17) پنجشنبه 16 شهریور برگزار میشود. بر اساس این گزارش، سیدمحمود حسابی سال 1281 از والدینی تفرشی در شهر تهران به دنیا آمد. این خانواده بعد از چند سال به بیروت مهاجرت کردند و حسابی تحصیلات ابتدایی خود را در این شهر آغاز کرد. وی از کودکی با مسایل دینی و ادبی آشنا شد، قرآن کریم و دیوان حافظ را حفظ کرد و بر بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشآت قائم مقام مسلط شد. «افعال فرانسه به فارسی»، «وندها و گهواژههای فارسی»، «چگونگی تاریخ ایران»، «کتابهای فیزیک دبیرستان» در سال 1318، کتابی در تفسیر امواج دوبر در شش رساله از سوی دانشگاه تهران، کتاب «دیدگانی فیزیک»، «قانون تاسیس دانشگاه»، «نامهای ایرانی»، «واژهنامه تخصصی فیزیک» و رساله «نظریه ذرات بینهایت گسترده» از آثاری هستند که از این فیزیکدان، سناتور، وزیر آموزش و پرورش، بنیانگذار فیزیک دانشگاهی ایران بر جای مانده است. وی در مجموع 21 کتاب و مقاله منتشر کرده که حوزههای مختلفی مانند فیزیک و ادبیات فارسی را پوشش میدهند. پروفسور حسابی مدتها در بخش علمی بنیاد آموزشی دارالمعلمین عالی در رشته فیزیک و شیمی تدریس کرد. این انجمن در سال 1321 به دانشسرا تغییر نام یافت. وی در تدوین اساسنامه طرح تاسیس دانشگاه تهران همکاری داشت و دانشکده فنی و دانشکده علوم این دانشگاه را بنیان گذاشت و سالها ریاست دانشکده علوم را عهدهدار بود. منزل استاد محمود حسابی در تهران، واقع در محله تجریش، چهار راه حسابی، اکنون به «موزه دکتر حسابی» تبدیل شده و در آن وسایل شخصی، مدارک علمی و تحصیلی، نشانها و تقدیرنامهها و عکسهای قدیمی وی به نمایش گذاشته شدهاند. پروفسور محمود حسابی، 12 شهریور ماه سال 1371 در شهر ژنو سوییس درگذشت و در شهر تفرش به خاک سپرده شد. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:10 ] [ alireza parsa ]
درگذشت فیزیکدان شهیر دکتر «محمود حسابی» پدر فیزیک نوین ایران (1371 ش) محمود حسابی در سال 1281 ش در تهران دیده به جهان گشود. پدرش سفیر کبیر ایران در بغداد بود که پس از مدتی بدون خانوادهاش به ایران بازگشت و از آن پس، استاد با فقر و تنگدستی، تحصیلات خود را ادامه داد. وی اندیشمندی بود که تنها به یک رشته از علوم و فنون بسنده نکرد و از سن 17 سالگی موفق به اخذ مدارج عالی تحصیل گردید. از جمله این مدارک علمی میتوان به کارشناسی ادبیات، علوم، مهندسی راه و ساختمان، معدن، برق، زیستشناسی و دکترای فیزیک اشاره کرد. او به زبانهای رایج دنیا مانند عربی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه، آشنایی کامل داشته و با زبانهای سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی، اَوِستا، ترکی و ایتالیایی و روسی نیز آشنا بود. دکتر حسابی تنها شاگرد ایرانی آلبرت انیشتین بود. وی پایهگذار دهها مرکز علمی، صنعتی، فرهنگی و خدماتی در کشور بود که عبارتند از: دانشسرای عالی، اولین ایستگاه هواشناسی، دانشکده فنی و دانشکده علوم دانشگاه تهران، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، انجمن موسیقی ایران و فرهنگستان زبان ایرانی و ... معروفترین تئوری علمی دکتر حسابی، نگره بینهایت بودن ذرات است که بالاترین نشان کشور فرانسه را برای ایشان به ارمغان آورد. پروفسور محمود حسابی سرانجام در دوازدهم شهریور 1371 ش در نود سالگی در بیمارستان دانشگاه ژنو بدرود حیات گفت. پیکر وی بر حَسَب وصیتش در تفرش به خاک سپرده شد. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:10 ] [ alireza parsa ] پروفسور، دكتر احمدپارسا از نخستين پيشكسوتان علم گياهشناسي نوين ايران، نخستين استاد گياهشناسي دانشگاه تهران و نخستين ايراني بود كه كار تحقيق علمي فلور (رستنيهاي) ايران را آغاز كرد و در نهايت دقت و ظرافت به انجام رساند.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک، وي «موزه علوم طبيعي ايران» را بنيان نهاد و بزرگترين اثر او، تأليف كتاب فلور مستقل ايران به نام «فلوردوليران» به زبان فرانسه است. پروفسور پارسا بيش از ۶۰ سال از عمر خود را به تحقيق و تفحص درباره طبيعت ايران پرداخت و پنج سال پيش، در سن ۹۰ سالگي، در حالي كه هنوز به حرفهاش، سرزمينش و آثارش عشق ميورزيد، با طبيعت و هر آنچه داشت وداع كرد. پروفسور پارسا در فاصله سالهاي ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۹ شمسي نخستين فلور مستقل ايران را به نام فلور «دوليران» به زبان فرانسه تأليف كرد كه در ۵ جلد و بيش از ۷۰۰۰ صفحه از سوي وزارت فرهنگ آن زمان منتشر شد. كار تأليف فلور ايران با امكانات آن زمان، كاري بسيار بزرگ و سخت بود، اما دكتر پارسا، آن را با صبر و حوصله و تحمل مشقتهاي بسيار به پايان رساند. تأليف اين فلور در حالي انجام شد كه فلور بسياري از كشورهاي ما را خارجيها مينوشتند. حتي پيش از آن نيز، اتريشيها وآلمانيها، فلور ايران را جمعآوري ميكردند .گونههاي گياهي ايران، گاه از طريق تاجران اروپايي به اين كشورها منتقل ميشد و بعد، از موزههاي اين كشورها سر درميآورد و پروفسور پارسا در آن شرايط حس ميكرد كه بايد كاري كند. شاگردان استاد معتقدند كه وي، زماني به تنهايي به اين كار پرداخت كه نه در دانشگاه تهران (تنها دانشگاه نوبنياد آن زمان) و نه در هيچ جاي ايران، هرباريوم، كتابخانه تخصصي، امكانات پژوهشي و همكاران علمي متخصص براي اين كار نبود.پروفسور پارسا براي انجام تحقيقات خود، بناچار از منابع و نوشتههاي گياهشناختي خارجي به ويژه «فلورا ارينتاليس بواسيه» و مجموعههاي گردآورنده دانشمندان و جهانگردان اروپايي بهره گرفت و براي اين كار، سالها تلاش كرد.وي به مطالعه و تحقيق منابع خارجي اكتفا نكرد بلكه به تنهايي و يا به كمك دانشجويان و همكاران ايراني خود، به گردآوري نمونههاي جديدي از فلور ايران پرداخت. «دكتر احمد قهرمان» استاد دانشگاه تهران و از شاگردان پروفسور پارسا در اين باره ميگويد: «اگر به عصري كه استاد پارسا كارهاي تحقيقاتي علمي و پايهاي را براي تأليف فلور در ايران شروع كرد، توجه كنيم، ميبينيم كه آغاز اين كار بزرگ با چه دشواريها و مشكلاتي روبهرو بود و نگارش آن تا چه اندازه به صبر، حوصله، پشتكار، خستگيناپذيري و تحمل نياز داشت. با توجه به وسعت كار و اين واقعيت كه فلورهاي كشورهاي همجوار ايران مثل تركيه و عراق را دانشمندان خارجي تدوين كردهاند، تأليف فلور ايران از كارهاي شاخص علمي در قرن ۱۹ ميلادي است.» پروفسور پارسا براي انجام اين كار، تمامي گياهان و رستنيهاي ايران را جمعآوري و كدگذاري كرد و نخستين مرحله پژوهشي خود را پس از اخذ دكتراي گياهشناسي و بازگشت به ايران به جمعآوري نمونههاي گياهي زادگاهش «تفرش» اختصاص داد و پس از آن، نمونههاي ديگر نقاط ايران را نيز جمعآوري كرد. پروفسور «قدرتالله پارسا» از خويشاوندان و دوستان نزديك استاد ميگويد: «خوب به ياد دارم در سالهاي ۱۳۲۷ كه من، دوره دبيرستان را ميگذراندم، تابستانها ايشان به تفرش ميآمد و سرگرم نمونهبرداري و تحقيق از گياهان كوههاي آن منطقه ميشد و روزانه بيش از ده ساعت به نوشتن كتابهاي گياهشناسي به زبان فرانسه ميپرداخت و مرتباً نوشتههاي آماده شده را براي چاپ مجموعه كتاب «فلور ايران» به تهران و وزارت فرهنگ آن زمان ميفرستاد.» وي، علاوه بر اين پژوهش به بررسي فلور كشورهاي ديگر نيز پرداخت و سپس نمونههاي منحصر به فردي از فلور ايران را ضمن تحقيقات خود، بررسي كرد كه بعدها در ۵ جلد متمم فلور مذكور شدند. پروفسور پارسا در اواخر عمر خود مجدداً در فلور گياهي ايران تجديد نظر كرد و سپس نسخه جديدي از آن را با كمك «دكتر زينالعابدين ملكي» (يكي از شاگردان خود) تهيه و ترجمه كرد كه چاپ آن در ۱۱ جلد پيشبيني شده است و تاكنون جلد اول و دوم آن (به ترتيب در سال ۱۳۵۸ و ۱۳۶۳) از سوي وزارت فرهنگ و آموزش عالي به چاپ رسيده است. پروفسور قدرتالله پارسا ميگويد: «فلورهاي تأليفي استاد از كارهاي عالي او در سطوح بينالمللي است كه زينتبخش تمام دانشگاههاي اروپايي و آمريكايي است. وقتي در سال ۱۳۵۰ در پاريس مشغول تحصيل بودم، به اتفاق پروفسور احمد پارسا به دانشكده علوم و موزه گياهان دانشگاه پاريس رفتيم و رئيس دانشكده از استاد بسيار استقبال و تجليل كرد و كتابهاي مفصل او را در كتابخانه آن دانشكده نشان داد و اظهار داشت كه اين كتابها از كاملترين و بهترين كتابهايي است كه استادان و دانشجويان به عنوان مرجع استفاده ميكنند.» پروفسور احمد پارسا ، پس از اخذ دكتراي گياهشناسي و علوم طبيعي در فرانسه، به ايران بازگشت. وي در سالهاي نخست مراجعت، به تنهايي و در سال ۱۳۱۶ كه در مقام استاد گياهشناسي دانشكده علوم و دانشسراي عالي دانشگاه تهران قرار گرفت، به اتفاق برخي شاگردان خود به گردآوري گياهان ايران پرداخت. در سال ۱۳۲۴ موزه علوم طبيعي را با بودجه وزارت فرهنگ آن زمان كه تأمين كننده بودجه دانشگاه تهران نيز بود، در قسمتي از ساختمان بزرگ دبستان حكيم نظامي سابق (واقع در مقابل موزه ايران باستان) تأسيس كرد و گياهان گردآوري شده را به منظور تأسيس «هربيه ملي» به آن موزه انتقال داد و به اين ترتيب «هرباريوم موزه علوم طبيعي ايران» را بنيان نهاد. در سال ۱۳۳۳ وزارت فرهنگ به علت تفكيك بودجهاش از بودجه دانشگاه، بودجه اين موزه را قطع و نياز خود را به محل آن اعلام كرد و هرباريوم و اشياي موزه به ناچار به ساختمان دانشكده علوم دانشگاه تهران منتقل شد. با مأموريت دكتر پارسا در سال ۱۳۳۵ به آمريكا، سرپرستي موزه به «دكتر علي زرگري» واگذار شد و سپس در همان سال، با تأسيس «مؤسسه مطالعات مناطق خشك» دردانشگاه تهران، گياهان اين موزه به اين مؤسسه منتقل شد كه متأسفانه از آن سنگها و فسيلها ديگر اطلاعي در دست نيست و به اين ترتيب، نام «هرباريوم موزه علوم طبيعي» از ميان رفت. دكتر زرگري مسئوليت هرباريوم مؤسسه مطالعات مناطق خشك را تا سال ۱۳۴۰ به عهده داشت. با انحلال اين مؤسسه، گياهان هرباريوم آن به دانشسراي عالي انتقال يافت و پس از آن «دكتر گل گلاب» اين نمونهها را به دانشكده داروسازي انتقال داد. «دكتر قهرمان» در اين باره ميگويد: «يادم ميآيد كه با دكتر شيباني رئيس وقت دانشگاه تهران رفتيم پيش ايشان و گفتيم كه اين نمونهها را پس بدهند ولي كارمندهايشان را به ما دادند و در حالي كه ما با تورم نيروي كار مواجه بوديم، گياهان هنوز همان جا بود. بعد از انقلاب هم، خيلي سعي كرديم كه آنها را پس بگيريم اما نشد.» [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:9 ] [ alireza parsa ] سند سه جلدی هویتی پرفسور سید محمود حسابی همزمان با بیستمین آیین بزرگداشت این شخصیت علمی در تفرش رونمایی شد.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک، مدیر كل ثبت احوال استان مركزی در حاشیه این مراسم گفت : ایجاد گنجینه هویتی مشاهیر كشوردر راستای تجلیل و پاسداشت از مشاهیر و شخصیت های برجسته علمی، فرهنگی و سیاسی كشور در دستور كار ثبت و احوال قرار گرفته است. چقایی با بیان اینكه تاكنون از 66 سند سه جلدی در استان رونمایی شده ، افزود: شخصیت های علمی و سیاسی بسیاری در طول تاریخ از استان مركزی به ویژه شهرستانهای اراك، تفرش و آشتیان برخاسته اند. وی گفت : ثبت احوال استان به منظور معرفی این شخصیت های علمی به نسل امروز اقدام به ایجاد گنجینه اسناد هویتی در این شهرستان ها و سرمایه گذاری در این زمینه كرده است. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:8 ] [ alireza parsa ] مردمسالاری روزنامه مردم سالاری در سرمقاله خود با عنوان « دکترحسابی و رابطه بین فضای اجتماعی و سرمایه اجتماعی » به قلم « میرزا بابا مطهرینژاد » آورده است. یک مثل آفریقائی میگوید: کسی که میوه میخورد، باید سپاسگزار کسی باشد که درخت را کاشته است. معمار دانشگاه و کاشت درخت تحصیلات نوین دانشگاهی در کشور دکتر سیدمحمود حسابی است که این روزها بیستمین سال یاد درگذشت او را شاهد هستیم. هر کس که به هر شکل امروز در ایران از دانشگاه و محصولات فکری و علمی و عملی آن بهره میبرد باید از این شخصیت جهانی و افتخاراتش سپاسگزار باشد. دکتر حسابی را تنها به عنوان یکی از مفاخر علمی کشور نباید به حساب آورد که اگر تنها همین هم بود، بزرگداشت یاد و نام او سزاوار بود، ولی علاوه بر این امتیاز، دکتر حسابی برای نزدیک به یک قرن رابط بین فضای اجتماعی و سرمایه اجتماعی در میان فرهیختگان کشور وابسته به حوزه و دانشگاه است. از دیدگاه صاحبنظران و جامعهشناسان صاحبنام فضای اجتماعی، نخستین و واپسین واقعیت موجود هر جامعه است که متضمن شناخت دنیای اجتماعی در قالب روابط است. فضای اجتماعی، تنها تجمع انسانها نیست، بلکه توزیعی از منابع اعمال و آرایش مقامهای اجتماعی و متفاوت است. خود مقامهای اجتماعی نیز تنها در تضاد با دیگر مقامها وجود دارند. معنای سخن فوق این است که فضای اجتماعی دارای ساختی سلسله مراتبی بر پایه تفاوتها و تمایزهاست. جایی که در آن افراد یا گروهها بر پایه نوع روابطشان با یکدیگر و بر پایه نوع تمایز و تفاوت و جایگاهی که در برابر هم دارند، موجودیت مییابند. این فضا هم یک حوزه قدرت است که اراده خود را بر عاملان اجتماعی تحمیل میکند و هم یک حوزه منازعه هست که این عاملان درون آن به رویارویی با وسایل و اهداف متفاوت مشغولند و بر حسب موقعیت هر یک در ساختار حوزه قدرت سببی برای حفظ یا تغییر ساختار میتوانند باشند. همانند جریان میدانهای مغناطیسی و فلوی مغناطیسی. فلوی مغناطیسی در یک جریان مغناطیسی میتواند آنچنان نیرویی ایجاد کند که چرخهای عظیم یک صنعت را به حرکت در آورد. در میدان اجتماعی نیز سرمایههای اجتماعی و مفاخری چون دکتر حسابی آن چنان تحرکی را به وجود آورده است که خود باوری، اعتماد به نفس، امید به زندگی و نشاط و شادی، ثمره انکارپذیر آن است. دکتر حسابی زندگیای دارد که مجموعه متنوعی از میدانهای اجتماعی را نیابت میکند و سیره و روش و ارتباطات او میدانهای مربوط به ذوق و سلیقه، تولید دانشگاهی و روشنفکری، خلاقیت هنری، آموزش و زبان را نه تنها در زمان حیات که 20 سال بعد از فوت نیز به حرکت در میآورد. دوست ندارم برداشت و احساسم را در مفاهیم فوق با تحلیل رفتار شناسانه از دکتر حسابی سادهسازی کنم و در ظرفی به نام یادداشت مطبوعاتی فرصتی هم برای این کار نیست، ولی از آنها که با زندگی این شخصیت ماندگار آشنائی دارند انتظار دارم این مفاهیم را با دقت و چند بار مرور کنند. به عنوان موید گفتههایم شما را دعوت میکنم خبر رویداد بیستمین سال یاد دکتر حسابی که روز پنجشنبه 15 شهریور در تهران و تفرش برگزار شد را مرور کنید. کافی است اشاره کنم در مراسم تهران که شخصا افتخار حضور داشتم شما شاهد سخنانی با چاشنی پررنگ خاطره و شرح معاشرت با دکتر حسابی و الگو گرفتن و درس آموختن از زندگی او توسط طیف گستردهای از مقامهای اجتماعی هستید که برخی از آنها را ذکر میکنم: حجتالاسلام دکتر احمدی فیلسوف و رئیس انتشارات سمت، دکتر غفوریفرد فعال سیاسی، دکتر خادم ورزشکار و عضو شورای شهر تهران، حسامی طنزپرداز کهنسال، چند شاعر، دکتر حیدری نماینده سابق مجلس و استاد دانشگاه، عزت الله انتظامی هنرمند صاحب نام کشور، مدیر جوان سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد و سردار ساجدی نیا رئیس پلیس تهران و چند استاد دانشگاه در رشته فیزیک و یک پزشک و...علاوه بر عناوین سخنرانان، محتوای کلام و گفتار و دغدغه آنها در زنده نگهداشتن مقام و یاد استاد حسابی را با هیچ ترازویی نخواهید توانست به کیل آوری، مگر با آنچه که گفتم یعنی نقشی که حسابی در رابطه با فضای اجتماعی و سرمایه اجتماعی ایفا کرده است. دقتی که در کشف و یادآوری تمایزها و تفاوت ها داشت و تجلیلی که همگونیها و همسانی ها و همسائیها به عمل میآورد. این نوع نگرش است که فضای اجتماعی برای رشد به وجود میآورد، نیروی اجتماعی تحولآفرین خلق می کند و شکل گیری فضای اجتماعی هم افزا را سبب میشود. توجه به چنین سیره و روشی درمان درد امروز جامعه ما است. در کتاب «استاد عشق» که چاپ بیست و ششم آن در بیستمین سال یاد پروفسور حسابی رونمایی شد میگوید: «پروفسور حسابی در بازگویی روزهای بازپسین از همه میگویند، از پدر و مادربزرگ، همسر و هرکس که در گذر زندگی دستی و آغوشی به مهربانی به سویشان گشودهاند...» در فرجام سخن، از اینکه برخلاف میل ناچار شدم در این مجال، کلی و شاید با ابهام بنویسم، پوزش میطلبم. چرا که ذکر برخی مصادیق ممکن است باعث سوءتفاهم شود و سوءتفاهم مانع حرکت و تفاهم و نقض غرض است. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:8 ] [ alireza parsa ] فتحعلی واشقانی طی سالها در کنار اساتید دیگر جزو هیأت داوران انجمن خوشنویسان ایران در زمینه خط نستعلیق بودهاست.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک، وی همچنین به عنوان مربی و معلم خط نستعلیق در کلاسهای انجمن خوشنویسان ایران از سال ۱۳۴۶ نیز فعالیت کردهاست و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان استان مرکزی است که از بدو تأسیس تا کنون، این همکاری ادامه داشتهاست. وی شاگرد استادان سیدحسین میرخانی و سیدحسن میرخانی است. فتحعلی واشقانی در سال ۱۳۰۹ هجری خورشیدی در روستای فراهان تفرش متولد شد. دراوان کودکی نخست به فراگیری قرآن و تحصیلات مکتبی و تمرین خوشنویسی پرداخت. اولین استادش در خط، میرزا ذبیحالله واشقانی بود که اولین سرمشق را بر لوح چوبی با عبارت «اول کارها به نام خدا» تعلیم کرد. وی در سال ۱۳۳۵ به تهران مهاجرت کرد و در کلاس اساتید بزرگی همچون سیدحسین و سیدحسن میرخانی شرکت نمود و مراحل رشد در خوشنویسی را طی کرد. انجمن خوشنویسان ایران در سال ۱۳۴۳ او را به عنوان اولین مدرس خود انتخاب نمود و بسیاری از شاگردان ایشان هماکنون در انجمن خوشنویسان ایران به عنوان مدرس فعالیت میکنند.او در سال ۱۳۵۹ به تشخیص اساتید سیدحسن و سیدحسین میرخانی٬ علی اکبر کاوه و ابراهیم بوذری به درجهٔ استادی رسید. وی در سال ۱۳۶۷ به استناد آثار قلمی و نمایشگاه و فعالیت فرهنگی هنری که از وی به جا مانده بودگواهینامه درجه یک هنری که معادل مدرک دکتری است را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. استاد ضمن برگزاری کلاس های آموزشی به تاسیس انجمن خوشنویسان در شهرهای اراک، تفرش، آشتیان، ساوه، مامونیه، دلیجان، محلات، خمین، شازند، کمیجان، خنج، اوز، گراش، لار، بستک اهتمام ورزید. او در سال ۱۳۷۱ بهعنوان نماینده ایران برای اشاعه هنر خوشنویسی به کشور یمن رفت و در سال ۱۳۷۵ نیز به همراه سایر استادان به کشور جمهوری آذربایجان سفر کرد. وی در سال ۱۳۷۵از اکبر هاشمی رفسنجانی لوح تقدیر دریافت کرد. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:7 ] [ alireza parsa ] چهارمین همایش تخصصی تعزیه نکوداشت استاد رضا حیدری با حضور محققین و پژوهشگران برجسته ایران در مجتمع فرهنگی هنری پرفسور حسابی شهرستان تفرش برگزار شد. سرپرست اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی در حاشیه این مراسم گفت : پیرو ثبت جهانی میراث معنوی تعزیه که در سال گذشته صورت گرفت امسال این نکوداشت با شکوه خاصی برگزار شد. مجتبی رضوانی افزود: تعزیه، میراث فرهنگى آئینى ملت ایران است و وجود بیش از ده ها تعزیه خوان در تفرش در حالی است که پیش از آن این تعداد دو و سه برابر حال حاضر بوده و تعزیه خوانی فرهنگی مطرح در میان مردم بوده است وی بیان کرد: صحنه هایی چون مادرانی که کودکان خود را در آغوش شبیه خوان امام حسین می دادند و از کاسه آبی که در دستان حضرت عباس بود می خورند، کمرنگ شده است اما اعتقاد مردم کمرنگ نشده و همچنانکه در هئیتها سینه زنی می کنند و در نوحه ها اشک می ریزند به لحظه لحظه مظلومیتی که امام حسین در تعزیه می کشد اعتقاد دارند و شاید نمود بیشتر فرهنگ تعزیه در گروی رفع مشکلات سر راه این هنر دینی و آئینی است. استاد حیدری، محقق و نسخه نویس، هنرمندی زبردست در اجرای نمایش تعزیه و از جمله معدود شبیه خوانهایی بود که مطالعات تحقیقاتی در زمینه تعزیه و تاریخ اسلام است و در راه اصلاح تحریفات موجود در تعزیه نامه ها تلاشهای فراوانی کرده و این ویژگیها، وی را از سایر شبیه خوانها متمایز ساخته ونیز از صدایی شیوا بهره می برد. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:6 ] [ alireza parsa ] خبرگزاری فارس: چهارمین همایش تخصصی تعزیه با محوریت نکوداشت «رضا حیدری» تعزیهخوان پیشکسوت کشورمان پنجشنبه 4 آبان ماه جاری در مجتمع فرهنگی هنری پروفسور حسابی شهرستان تفرش برگزار میشود. به گزارش خبرگزاری فارس، چهارمین همایش تخصصی تعزیه با محوریت نکوداشت «رضا حیدری» و حضور محققین و پژوهشگران برجسته تعزیه کشور پنجشنبه 4 آبان ماه جاری در مجتمع فرهنگی هنری پروفسور حسابی شهرستان تفرش برگزار میشود. در این همایش موضوعاتی همچون آسیب شناسی تعزیه، نقش پوشی در تعزیه و موسیقی در تعزیه مطرح و بررسی میشود. مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری در زمینه موسیقی در تعزیه، داوود فتحعلی بیگی بازیگر و کارگردان تئاتر و پژوهشگر تعزیه درخصوص آسیب شناسی تعزیه، احمد جولایی درخصوص ادبیات تعزیه، محمد حسین ناصر بخت در زمینه ادبیات و نقش پوشی در تعزیه و اردشیر صالحپور در خصوص تعزیه خوانی و شخصیت استاد رضا حیدری به سخنرانی خواهند پرداخت. در حاشیه این همایش نمایشگاهی از عکس تعزیه، اثاث و لباس تعزیه و نسخ تعزیه برگزار خواهد شد که در بردارنده گوشهای از گنجینههای شهرستان تفرش در خصوص این هنر تاریخی ایرانی است. رضا حیدری سال 1318 در تفرش، مهد تعزیه ایران، متولد شده است. وی از جمله شبیه خوانهای مشهور ی است که این حرفه را از اوایل کودکی نزد پدر خویش آموخت و توانست نسل فعلی شبیه خوانی ایران را پرورش دهد. این همایش ساعت 9 صبح روزیاد شده در مجتمع فرهنگی هنری پروفسور حسابی شهرستان تفرش با حضور هیئتها و انجمنهای تعزیه ایران برگزار خواهد شد. [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 3:6 ] [ alireza parsa ] |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |