تماس با ما فراهان سرزمین مفاخر و سیاستمداران بزرگ تاریخ

tafresh news
مرکز اصلی خبر رسانی از تفرش
نويسندگان
جدیدترین مطالب

به گزار ش  خبرنگار باشگاه خبرنگاران ارا ک ، فراهان نامی آشنا ، سرزمینی حاصلخیز و با مفاخری تاریخ ساز در ایران است . هر ایرانی نام فراهان را 

می شنود به یاد نام آوران ادبیات و سیاستمداران اسلام شناس و ضد استعماری چون قائم مقام فراهانی و میرزا تقی خان امیرکبیر می افتد . لغت شناسان فراهان را فشرده واژه فراهان می دانند دریاچه ای که امروز دریاچه ای میقان نامیده می شود در روزگاران گذشته هامون نامیده می شد وهمه روستاها و شهرهای کوچک پیرامون این دریاچه را فراهلامون می نامیدند . فراهان نام روستا و شهرهایی بود که در بالا یا فرای دریاچه ساخته شده است. 

سرزمینی که از یکسر به خورهه و از سویی به تفرش و از سوی دیگر به کمیجان کشیده شده بود ؛ فراهان نامیده می شد . واژه اوستایی منش از ریشه میهن جای گزیدن و ماندن گرفته شده است که در مجموع فرمهین را می توان به شکوه میهن معنا کرد . فراهان در سده نخستین هجری قمری از متعلقات همدان بوده و مردم بومی آن پیرو آئین زرتشت بودند آتشکده ی آذر کشنسب تا سال 282 ه ق در روستای فردقان می سوخته تا اینکه در زمان خلافت خلیفه دوم توسط مالک بن عامر اشعری مسلمان شدند . فراهان در عهد ساسانیان خوش آب و هوا و شامل 360 پارچه روستا می شده است . فراهان تا پیش از سال 1316 از توابع شهرستان قم بود و بعد از آنکه سلطان آباد عراق به شهرستان اراک شد و در سال 1342 بعد از اینکه تفرش به شهرستان ارتقاء یافت . فراهان به دو بخش فراهان سفلی تابع بخش مرکزی اراک و فراهان علیا تقسیم شده در تغییراتی که در سالهای 1366 و 1372 رخ داد تعداد 15 روستای دیگر از فراهان جدا و به شهرهای کمیجان و اراک ملحق گردید و در سال 1389 با مرکزیت فرمهین با جمعیت 26000 نفر ، دو بخش و 53 روستا به عنوان شهرستان فراهان هویت مستقل پیدا کرد .

جاذبه های تاریخی و فرهنگی :

شهر زیر زمینی ذلف آباد :

شهر زیرزمینی ذلف آباد که در سال 1388حفاری و رونمایی گردید یکی از سکونتگاه ها ی دوران ایلخانان می باشد که در 5 کیلومتری شمال شهر فرمهین واقع شده است و به صورت یک سایت موزه مورد بازدید مردم قرار می گردید این شهر تا 200 سال قبل محل زندگی مردم بوده که در این سالها توسط حکومت قاجاریه به آب بسته می شود و مردم فراهان مجبور به ترک آن می شوند . این شهر زیرزمینی در جوار امامزاده احمد ذلف آباد قرار دارد جشن قدگان یکی از نادر ترین مراسم این منطقه در امامزاده احمد ذلف و در روز اول تابستان برگزار می شود 

[ شنبه 5 مرداد 1392 ] [ 17:20 ] [ alireza parsa ]


در زمانهای قدیم چیزی به نام صنایع دستی به مفهوم و مصرف امروزی وجود نداشت. بلکه شاغلین در حرفه های مختلف از روی ذوق و هنر استعدادی خود جنبه های زیباسازی به محصولات خود می دادند. پس ریشه صنایع دستی را می بایست در استادان مشاغل قدیمی مختلف یافت که به منظور تامین روزی خود و خانواده و همچنین به منظور نیاز مصرف کننده دست به تولید محصولات می زدند. نه برای تزئین صرف و دکوراسیون.
مردم هر منطقه از روی وجود زمینه تولید و یا استعداد و شرایط جغرافیایی طبیعی محل سکونت خود دست به تولید محصولات مورد نیاز زندگی خود می زدند و برای جبران محصولات دیگری که دچار کمبود پان بودند به ناچار با برقراری ارتباط با دیگر مردم به عرضه محصولات می پرداختند.
برای نمونه در قدیم کرباس بافی و تولید کبریت جز محصولات اهالی روستای کهک بود و برای عرضه این محصولات به بسیاری از نقاط دور و نزدیک سفر می کردند. همین موضوع باعث می شد استادانی در حال رفت و آمد به دیگر مناطق باشند.

آهنگری
یکی از شاخص ترین استادان آهنگری که برای ساخت ابزار آلات کشاورزان از تفرش به منطقه رودبار سفر می کرد مرحوم استاد اکبر حاجیان آهنگری مستعد و مبتکر بود که حتی با وجود بی سوادی وقتی پای پیاده به روستاهای رودبار می رفت و سفارش و یا بیعانه می گرفت و ماهها بعد محصولات ساخته شده را برای تحویل به آنجا می برد. اسامی همه افراد و تمامی حساب و کتابها را در حافظه خود نگاه می داشت. استاد حاجیان بعدها یک کارگاه آهنگری ثابت در بازار ترخوران به راه انداخت و تا سن 83 سالگی به ساخت ابزاری مانند : انواع قیچی – داس- تبر- تیشه- کلنگ – شانه قالی بافی- انواع کارد و چاقو پرداخت. کاردهای ساخت ایشان در سطح استان مرکزی معروف است. استاد حاجیان در آخرین ماه های عمر خود هم مجبور بود چکش سنگین بر آهن گداخته بکوبد زیرا حق و حقوقی به نام بازنشستگی برای چنین استادان بزرگی وجود ندارد.

گیوه دوزی
بدون کفش زیر پا نمی توان به کار فعالیت پرداخت. استادان گیوه دوز زیادی در محله ترخوران (بازار) وجود داشتند و به تولید گیوه های محکم و دست و دوز می پرداختند که جوابگوی کار کشاورزان در مزارع و بیابان باشد. استاد عباس فضلی از آخرین و بهترین گیوه دوزان تفرش محسوب می شود.

تنور سازی
در هر خانه وجود یک تنور بسیار واجب بوده و خانه قدیمی را نمی توان یافت که در آن تنوری نصب نشده باشد . فن ساخت تنور بسیار خاص و متقاوت بوده و با آن که از گل ساخته می شود اما مراحل ساخت آن هیچ شباهتی به سفالگری ندارد. مر حوم استاد ولی اله قاسمی از آخرین و بهترین تنور سازان تفرش و یا حتی استان مرکزی بود و چقدر افسوس که این اساتید ماهر شاگردی ندارند که علم و هنر خود را به نسل های آینده انتقال دهند.

قالیبافی و گلیم بافی
قالیبافی را می توان گل سرسبد هنر ایرانی دانست و در جهان به آن افتخار کرد. قالیبافی و گلیم بافی در زمانهای قدیم در این منطقه دارای رونق خاصی بود . در سه منطقه رودبار – تفرش – فراهان سه سبک و نقش متفاوت وجود داشت هرکدام دارای نقش انحصاری برای خود بودند مانند نش بازرجان – فیض آبادی و فراهان که دارای شهرت جهانی نیز هستند. اما افسوس که تولید و بافت قالی در این سه منطقه تقریبا به صفر رسید ه است.
مس
در استان مرکزی از قدیم حرفه مسگری رایج بوده است اما امروزه با روی کار آمدن ظرف های استیل، ملامین، بلور و چینی ، این صنعت با رکود بسیار روبرو شده است.
در اراک به جز معدود استادان قدیمی ، دیگر کسی به این حرفه اشتغال نمی ورزد. اما در شهرستان تفرش این حرفه به صورت دیگری جلوه کرده است: ساخت ظروف مسی فانتزی و کوچک.
اساس این کار الگوبرداری از ظروف مسی بزرگ، مانند پارچ، آفتابه، سینی، دیزی، تاس، هاون و دیگر ظروف است و در ساخت آن که مشتمل بر 30 قطعه هستند ابزار مخصوص، حوصله و دقت بسیار دخالت دارد.
این ظروف خیلی کوچک خیلی سریع مورد استقبال مردم و گردشگران قرار گرفت و افراد مختلفی وارد بازار این هنر شده و مشغول تولید و عرضه این محصولات شدند. از اینجا بود که این محصولات جزو هنر اختصاصی صنایع دستی و اصلی ترین سوغات هنری تفرش شد. بیشترین سازندگان این ظروف مسی جوانان و در پاره ای اوقات زنان هستند.
طرح ساخت ظروف مسی تزئینی و کوچک حدود 30 سال پیش (1355) توسط عبدالرضا کاظمی (همراه با برادر وی داوود کاظمی) هنرمندان ناشنوای تفرشی ابداع شده است.
هم اکنون این هنرمند ناشنوا علاوه بر ساخت ظروف مسی ، به طراحی و ساخت وسایل قدیمی مانند قفلهای عهد قاجار، ترازو و قپان، کشکول و تبرزین، چراغهای قدیمی، سماور و درهای قدیمی می پردازد. این محصولات در شهرهای اصفهان، تهران، زنجان، کرمان، مشهد و بسیاری از شهرهای ایران توزیع می شوند. متاسفانه به دلیل عدم وجود بسته بندی و نداشتن اسم و رسم، این محصولات در هر شهری به هر نامی و با هر قیمتی به فروش می رسد.
متاسفانه این صنعت زیبای کهن به علت گرانی مواد اولیه، نوسان بازار فروش و توجه ناکافی سازمان صنایع دستی ، رونق اولیه خود را به عنوان یک حرفه از دست داده و به حرفه ای تفننی و سرگرم کننده تبدیل شده است. این وظیفه ماست که با حمایت ها و همفکری خود دست به اقداماتی بزنیم تا بتوانیم این صنعت را به جایگاهی که باید داشته باشد برسانیم.


معرق با ساقه گندم
سرکار خانم  بینا در حال حاضر مشغول به انجام این هنر هستند و تابلوهایی را با استفاده از ساقه گندم تهیه می نمایند.

خط و خوشنوسی از دیگر هنرهای مردم تفرش باید به خوشنویسی اشاره کرد که اساتید و بزرگان زیادی را در این زمینه داشته ایم.

سایر : سبد بافی - گلدوزی - کبریت سازی قدیم - کیسه حمام

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 23:38 ] [ alireza parsa ]

تفرش به شهر گردو و بادام معروف است. درختان كهنسال چنار نيز در جاي جاي تفرش وجود دارند كه عمر آنها بعضا به هزار سال مي رسد. اين درختان معمولا در كنار مكان ها و بناهاي تاريخي واقع شده اند.

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 23:11 ] [ alireza parsa ]

تفرش محل زندگی بسیاری از سادات بوده که با وجود مقابر آنها اطلاع دقیقی از زندگی آنان در دست نیست از جمله این سادات دو جد از نیاکان رهبری فعلی جمهوری اسلامی آیت الله سید علی خامنه‌ای است. آیت اله خامنه‌ای در تاریخ ۲۷ آبان سال ۱۳۷۹ در اجتماع مردم تفرش، تفرشی بودن خود را مورد تائید و تاکید قرار دادند.

ایشان در سخنان خود عنوان کردند: "سلسله تاجناب دو رشته می‌شوند؛ یک رشته، رشتهٔ و است، معروف به که سلسله ماست. حضرت جزو اجداد ماست که از اولاد قطب الدینند. یک سلسله دیگر یک شعبه دیگر از اولاد قائم مقام فراهانی هستند که آنها هم بزرگانی بودند تا می‌رسند به میرزا عیسی و بعد میرزا آنها هم جزو همین سلسله هستند. که از سلسله ما سادات تفرشی و منطقه تفرش و آشتیان و اینها از سلسله آنها جدا می‌شوند، اینها بیشتر مرد علم و دیانت بودند، آنها بیشتر مرد سیاست بودند و که معروف به میر فخراست نوه سید فخرالدین مرحوم سید محمد تقی است که پسر سید محمد تقی، جوانی است به نام سید محمد، از تفرش بلند می‌شود می‌رود به طرف آذربایجان آنجا این سلسله می‌شوند خامنه‌ای. مرحوم سید محمد که از تفرش به خامنه رفته و در آنجا ساکن شده آن سید تفرشی را در شهر خامنه نگه می‌دارد و پدر من که نوه سید محمد است از تبریز می‌روند مشهد، ما حالا از مشهد برگشتیم تفرش." سید رضا---> سید روح الله---> سید قطب الدین---> سید ظهرالدین--->سید علی اکبر---> سید فخرالدین(خاندان میر فخرایی)---> سید محمد ---> سید محمد تقی ---> سید حسین تبریزی ---> سید جواد خامنه ای ---> سید علی خامنه ای هم اکنون بخشی از خاندان میر فخرایی در تفرش منطقه فم زندگی می کنند.

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 13:37 ] [ alireza parsa ]

تفرش در گذشته سرزمین سادات بوده و بساری از سادت که از دست بنی عباس فرار می‌کردند به این سرزمین دور افتاده که محصور در رشته کوهای صعب العبور است هجرت می‌کردند که این افراد به سادات تفرشی معروف شدند

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 13:36 ] [ alireza parsa ]
[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 13:36 ] [ alireza parsa ]

به نقل از اسناد و مدارک موجود و دست‌نوشته‌ها و میراث به‌جامانده، تفرش خاستگاه اندیشمندان، کاتبان و بزرگان بسیاری بوده‌است. تفرش به داشتن میرزاها و افراد باسواد معروف بوده و هنر خوش‌نویسی و منشی‌گری در آن رواج زیادی داشته‌است. در دورهٔ قاجار خط و میرزا و منشی به سراسر ایران به‌ویژه تهران و تبریز گسیل می‌داشتند.[۵]

نظامی گنجوی را به استناد اشعارش متولد روستای تا در تفرش می‏دانند. نظامی خود می‏سراید:

زمانیست در خاک گنجه گمم / ولی از قهستان شهر قمم**** به تفرش دهی هست تانامِ او/ نـــظامــی از آنـــجا شــده نامجو

شیخ بهایی نیز در اشعار خود به‏این انتساب اشاره و شهادت می‌دهد:

ز اهل تفرش است آن گوهر پاک|ولی در گنجه چون گنج است در خاک

لطفعلی آذر بیگدلی نیز درمقدمه یوسف وزلیخای خود گفته‌است:

دگرسرودیار قم نظامی کزو ملک سخن دارد تمامی ** زخاک تفرش است آن گوهر پاک ولی در گنجه مدفونست در خاک

دیگر نامداران:

به لحاظ تقسیمات کشوری، تفرش تا قبل از ۱۳۳۶ ش نام یکی از دهستانهای اراک در استان یکم (مرکزی) بود (ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال، ج ۱، ص ۷۷). در ۱۳۳۶ ش، قسمتی از بخش فراهان به نام «فراهان بالا» از توابع شهرستان اراک، قسمتی از بخش خَلَجستان از توابع شهرستان قم (شامل دهستانهای دستجرد، راهجرد و وَزوا)، شهرستان تفرش را تشکیل دادند. در ۱۳۳۷ ش، دهستان آشتیان یکی از بخشهای شهرستان تفرش شد (د. فارسی، ذیل «آشتیان »و «تفرش»). در ۱۳۵۶ ش، آشتیان شهرستانی مستقل، و تفرش شامل بخشهای حومه و فراهان و دهستان رودبار در استان مرکزی شد. در ۱۳۵۸ ش، دَه آبادی از بخش فراهانِ تفرش جدا و جزو بخش مرکزی شهرستان [آشتیان] گردید (سیفی فمی تفرشی، ص ۴۶ـ۴۷). در ۱۳۶۶ ش، در شهرستان تفرش چهار دهستان (بازرجان، فِشْک، رودبار، فرمهین) ایجاد شد. در ۱۳۶۹ ش، این شهرستان مشتمل بود بر بخش مرکزی به مرکزیت شهر تفرش شامل دهستانهای بازرجان و رودبار، و بخش فراهان به مرکزیت آبادی فرمهین شامل دهستانهای فرمهین و فشک (ایران. قوانین و احکام، ص ۷۲۸، ۸۱۶). در تقسیمات کشوری ۱۳۷۴ ش، دهستانهای خرازان و کوه پناه نیز جزو این شهرستان ذکر شدند و تاکنون به همین صورت در تقسیمات کشوری باقی‌مانده‌اند

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 13:35 ] [ alireza parsa ]

برخی نام شهر تفرش را، به سبب آنکه در سده‌های قبل از اسلام و حتی پس از آن زردشتیان گبر در آن سکونت داشتند، «گَبْرِش» به معنای «جایگاه آتش» می‌دانند[۳]. و برخی نیز گفته‌اند که نام آن از نام بانی تفرش، طبرش بن همدان یا به گفتة بعضی آرش کمانگیر گرفته شده‌است[۳].(نوبان، ص ۱۴۷؛ قمی، ص ۷۸ـ۷۹). نام تفرش در منابع به صورتهای طیرس، طَبْرَش، طبرس، تبرس، طبرتو، تپرش، تبرش و طفرش آمده‌است (یعقوبی، ص ۲۷۴؛ قمی، ص ۷۸؛ جوینی، ج ۲، ص ۱۹۱؛ دهگان و هدائی، ج ۱، ص ۱۴۵؛ وصاف الحضره، ص ۱۰۶؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۱۳). نام تفرش در منابع به شکل‏های تپرش، تبرش، تبرس، طبرس و طفرش آمده‏است[۳].

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 13:34 ] [ alireza parsa ]

محدوده فعلی تفرش جز متصرفات مادها، هخامنشیان و اشکانیان بوده از دوره ساسانیان قبور حوض گونه زرتشتیان و بعضی قلاع به یادمانده‌است و بعد از آن در زمان طاهریان و صفاریان و سامانیان و آل بویه و غزنویان نیز با وجود عدم وجود آثار، جزو متصرفات آن به شمار می‌رفته در دورهٔ ساسانیان جزئی از حصهٔ قباد بوده‏است. در دورهٔ خلافت عمر و همزمان با فتح اصفهان، کاشان و قم شهر تفرش نیز گشوده می‏شود. اما تا سالیان بعد، عدهٔ زرتشتیان در تفرش بسیار بوده‏اند. در دوره سلجوقیان نام تفرش به صورت طبرس رواج پیدا کرده وبرخی از بزرگان و علما خود رابه آن منسوب و مقلب نموده‌اند به طور مثال کنیه طبرسی ویژه رجال شیعه بوده و مورد اصلی آن نیز کتب امامیه است و این انتساب با این که از عدد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند، مشخص کننده نفوذ امامیه در تفرش و رواج آن از دیرباز است. پس از رحلت حضرت معصومه در قم و تبدیل شدن قم به یکی از مراکز مهم شیعه، تشیع به تفرش راه می‏یابد. چنان‏که حمدالله مستوفی در سدهٔ هشتم، آن را شهری شیعه‏نشین معرفی می‏کند[۳].

در دوره خوارزمشاه تفرش دهستان در محدوده اقلیم عراق عجم (اراک)بوده‌است و در فاصله سال‌های ۷۴۰-۸۳۸ در حدود متصرفات آل جلایر محسوب می‌شده‌است. از مغولان و تیموریان هیچ اثری در تفرش دیده نمی‌شود در اوایل دورهٔ صفویه تفرش از شکارگاه‏های سلطنتی شمرده می‏شده‏است. در زمان حکومت شاه عباس اول عده‏ای از سادات تفرش به دربار صفوی راه‏یافتند.

این شاخه از سادات که به سبب در دست داشتن مهر معروف به بودند، تا اواخر دورهٔ صفوی و تا زمان شاه سلطان حسین منصب مُهرداری شاهان صفوی را حفظ کردند. تفرش در روزگار صفویه بویژه پادشاهی شاه عباس بزرگ رو به آبادانی نهاده‌است ومردم تفرش با انجام خدمات برجسته در دستگاههای حکومت صفوی نفوذ نمود تفرش در ایام سلطنت افشاریان تا سال ۱۲۱۸ جزو متصرفات ایشان بوده‌است تختگاه زندیان شیراز و خاک تفرش در آن روزگار جزء متصرفات آنان بوده‌است. و در این زمان مکتب خانه‌های متعددی در تفرش تاسیس شده که نوجوانان در آن ه به فراگرفتن مقدمات فارسی و تعلم قرا، می‌پرداخته‌اند در دوران قاجاریه است که مردانی از تفرش در کار سیاست مملکت وارد می‌شوند و در راه خدمت به ایران حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی‌ورزند باز در همین دوره‌است کهبه سبب توجه پادشاهان قاجار به منطقه روحانیان و علمای مذهب عده‌ای از سادات تفرش در دستگاه حکومت رشد کرده تا جایی که به مناصب بزرگ گمارده می‌شوند و یکی از ویژگی‌های دوره قاجاریه گسترش مکتب خانه‌ها و تکثیر و فراوانی میرزاها در تفرش آشتیان و فراهان است ولی روی هم رفته جامعه تفرش در دوره قاجاریه دهقانی ولی غیر متحجر بوده‌است. در دورهٔ قاجاریه تعداد زیادی از اهالی تفرش به سبب سواد و خوش‏خطی به مشاغل دیوانی و منشی‏گری گمارده شدند.

ابن مقفع بنای آن را به «» نسبت داده‌است (قمی، ص ۷۸ـ ۷۹). ظاهراً در دورة ساسانیان جزو حصة قباد، که آن را «خورة قباد» می‌گفتند، بوده‌است؛ چنانکه در تاریخ قم (ص ۹۱) به تپه‌ای در قم مشرف بر تفرش به نام «» بوده، اشاره کرده‌است. ظاهراً در دورة خلافت عمربن خطاب (۱۳ـ۲۳) هم زمان با فتح قم و اصفهان و کاشان، تفرش نیز فتح شد (رجوع کنید به بلاذری، ص ۳۰۵ـ۳۰۶). در قرن دوم تفرش یکی از رستاقهای قم بود (رجوع کنید به قمی، ص ۲۶۳).

در زمان هارون الرشید (۱۷۰ـ۱۹۳) تفرش و مزارع آن را به مهاجران واگذار کرد (همان، ص ۲۶۳). در قرن سوم، یعقوبی (همانجا) نیز تفرش را یکی از رستاقهای قم ضبط کرده‌است. پس از رحلت حضرت معصومه در ۲۰۱، قم به یکی از مراکز مهم شیعه تبدیل شد و مذهب شیعه از آنجا به ناحیة تفرش راه یافت. به نوشتة راوندی (ص ۳۹۵)، تفرش و آوه (آبه) و قم و کاشان در دوران وی، قرن ششم، از مکانهای (ص ۶۸) آن را ولایتی با سیزده دیه، هوای معتدل، غله، میوه و شش هزار دینار حقوق دیوانی خوانده و اهالی تفرش را شیعه و فم و طرخوران را از روستاهای بزرگ آن ذکر کرده‌است. از این دوره دستِکم تا قرن دهم مطلب چندانی در بارة تفرش دیده نشده‌است.

ظاهراً تفرش در دورة صفوی (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) و حتی پس از آن برای شکار موقعیت مطلوبی داشته و از شکارگاههای شاه اسماعیل اول (حک:۹۰۵ـ۹۳۰) محسوب می‌شده‌است (، ص ۴۱۲). در دورة صفوی، بویژه در زمان حکومت شاه عباس اول (۹۹۶ـ ۱۰۳۸)، تفرش آباد شد و بزرگان آن توانستند به دربار راه یابند (، ص ۱۲۱؛ نیز رجوع کنید به اسکندر منشی، ج ۲، ص ۷۵۶). در اوایل قرن یازدهم، امین احمد رازی(ج ۲، ص ۴۹۰) تفرش را ولایتی در اقلیم چهارم، با آب و هوای معتدل و میوه‌های خوب وصف کرده و نوشته که آب آنجا از چشمه و کاریز تأمین می‌شود (همان، ج ۲، ص ۴۹۱). وی در بارة غار گاوخور نیز سخن گفته‌است.

(ص ۱۰ـ۱۱)در دورة ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تفرش را ییلاق ممتاز عراق (اراک) خوانده و گفته‌است که خشکبار آن به خارج از کشور صادر می‌شود. وی (ص ۱۲) اهالی آنجارا خوش سیما و صاحب ذوق و هنر و دانش وصف کرده‌است.

اعتمادالسلطنه (ج ۱، ص ۷۵۶) نیز در همین دوره، به شکارگاه خوبی در حوالی تفرش که در آن ارغالی (قوچ کوهی) و کبک بسیار بوده و نیز به قلعه‌ای در آبادی طرخوران به نام

شهر تفرش، مرکز شهرستان. در ارتفاع حدود ۸۷۸، ۱ متری، در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک و در مسیر جادة اراک ـ آشتیان قرار دارد. اهالی روستانشین تفرش عمدتاً به زراعت، باغداری، دامداری و صنایع دستی اشتغال دارند. محصول مهم این شهرستان، گندم و جو و حبوبات است. بادام و گردو و سیب و انگور و گلابیِ آنجا صادر می‌شود. قالی و قالیچه و گلیم از محصولات صنایع دستی آنجاست. فرشهای تفرش ارزش صادراتی دارند و مهمترین بازار فروش آنها در ایران، شهرهای همدان و تهران و در خارج از ایران کشور آلمان است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۲). اهالی تفرش اکثریت فارسی و جمعیت کمی در بعضی روستاها ترکی سخن می‌گویند. در سرشماری ۱۳۷۵ ش، جمعیت این شهرستان ۲۲۷، ۵۲ تن بود که از این میان، ۹۱۳، ۱۴ تن (ح ۲۸%) شهرنشین و بقیه روستانشین بودند.

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 13:33 ] [ alireza parsa ]

تَفرِش یکی از شهرهای استان مرکزی در ایران و مرکز شهرستان تفرش است. در دوران کهن استان مرکزی عراق نام داشت در زمان حمله اعراب و تسلط آنان بر ایران این استان پهناور را عراق عجم می‌خواندند نظامی گنجوی شاعر نامدار ایران در وصف استان عراق ابیات زیادی سروده‌است. در دوران بعد از قاجار عراق به اراک تغییر نام پیدا کرده‌است. تفرش در شمال شرقی اراک واقع و در بین رشته کوههایی محصور است و اب و هوایی بسیار مطبوع دارد. شهر تفرش، مرکز شهرستان. در ارتفاع حدود ۸۷۸، ۱ متری، در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک و در مسیر جادة اراک ـ آشتیان قرار دارد. کوه‏های از شمال و از شهر را محصور می‏کنند؛ به این دلیل گاهی از تفرش با نام «چال تفرش» نیز یاد می‏شود. این شهر حدوداً در ۲۲۰ کیلومتری تهران و ۸۵ کیلومتری اراک و در مسیر جادهٔ اراک-آشتیان قرار دارد[۳].

دیرینگی این شهر به پیش از اسلام می‌رسد و اغلب نام نخستین آن را «گبرش» می‏دانند که از «گبر» به معنی زرتشتی می‌آید. در دوران بعد از ورود اسلام و حاکمیت اعراب و زبان عربی بر ایران تفرش، طبرس نیز گفته شده‌است.

روستاهای پیشین دادمرز، کهک، دینجرد، طاد، ، طراران (بالا و پایین)، معین‌آباد، کوهین[۴].

میدان‌های اصلی شهر عبارتند از میدان فم (باغ ملی)، میدان آزادی، میدان مطهری و میدان شهرک. آرامگاه پروفسور محمود حسابی، (روستای کوهین)، و دانشگاه آزاد تفرش (در راه معین‌آباد) و دانشگاه صنعتی امیر کبیر، مسجد شش ناو از نقاط مهم شهر هستند.

[ سه شنبه 1 مرداد 1392 ] [ 13:31 ] [ alireza parsa ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
درباره وبلاگ

به تفرش نیوز خوش آمدید
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 34
بازدید کل : 66257
تعداد مطالب : 158
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

تماس با ما دریافت کد بارش برف
لینک باکس هوشمند پردیس
لینک باکس هوشمند برتر

كد موسيقي براي وبلاگ